با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند
ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند
گرگ هائي که لباس پدري مي پوشند
آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند
عشقها را همه با دور کمر ميسنجند
خوب طبيعيست که يکروزه به پايان برسد
عشقهائي که سر پيچ خيابان برسد
سلام بزرگوار.. متنتون زيباست...خيلي هم زيباست.. / اي کاش در مورد تصوير فيدتون تجديد نظر ميکرديد.. حيفم مياد زير همچين فيدي لايک نزنم.. - «امير معظم»
+اي دهقان فداکار تو در روزگاري زندگي ميکردي که مردي برهنه شد تا جان زنان و کودکان را نجات دهد ولي من در روزگاري نفس ميکشم که زني برهنه مي شود تا جان کودک خود را نجات دهد.........
+گاهي دلت ميخواد همه بغضهات از توي نگاهت خونده بشن...
ميدوني که جسارت گفتن کلمه ها رو نداري...
اما يه نگاه گنگ تحويل ميگيري يا جمله اي مثل: چيزي شده؟؟!!!
اونجاست که بغضت رو با ليوان سکوت سر ميکشي و با لبخندي سرد ميگي: نه،هيچي ...